معیار‌های انتخاب ‌‌اصلح از نگاه رهبر معظم انقلاب ؟؟؟ /

 

 

چهار شرط اصلی برای یک نماینده

به نظر من مهم‌ترین شرایط نماینده عبارت است از این‌که متدیّن، کارآمد، دلسوز و شجاع باشد. اگر این چهار شرط در نماینده‌اى جمع شد،‌‌ همان کارى را که شما آرزو و توقّع دارید، انجام خواهد داد. نماینده باید متدیّن باشد. بى‌دینى و بى‌تقوایى چیز بدى است؛ هرجا باشد، انسان را آسیب‌پذیر مى‌کند. اگر در جاى حسّاس باشد، آسیب‌پذیرى آن بسیار گران تمام خواهد شد. نماینده باید کارآمد هم باشد. بعضی‌ها متدیّن هستند، اما از آن‌ها کارى ساخته نیست. باید به‌گونه‌اى باشند که بتوانند وظایفى را که بر عهده‌شان قرار دارد، انجام دهند.

سوم این‌که دلسوز مردم - بخصوص طبقات محروم - باشد و براى آن‌ها کار و فکر کند. من در انتخاباتِ دوره‌ى قبل - شاید در نماز جمعه بود - گفتم نامزدهاى انتخابات مراقب باشند خود را وامدار ثروتمندان و قدرتمندان و امثال این‌ها نکنند. اگر کسى وامدار دستگاه‌ها و اشخاص و وامدار پول و قدرت شد، دیگر نمى‌تواند براى مردم دلسوزى کند. پس دلسوزى هم یک شرط بزرگ است.

شرط چهارم این است که نماینده‌ى مردم باید شجاع باشد. این ملت، ملت شجاع و آزاده‌اى است؛ ملتى است که تهدید قدرتهاى متکبّر جهانى او را به عقب نمى‌نشاند؛ بنابراین نماینده‌ى او هم باید شجاع باشد و نترسد؛ شجاعت در مقابل دشمن، شجاعت در مقابل باطل، شجاعت در پذیرش حرف حق.

بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه تهران‌ 1382/11/24

ادامه در ادامه مطلب



ادامه مطلب
سه شنبه 27 بهمن 1394 | 1:16 | محمد . ش |

علامه محمد تقی جعفری (رحمه ­الله­ علیه) می ­فرمودند:

عده­ ای از جامعه ­شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».

برای سنجش ارزش خیلی از موجودات معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه­ ی آن است. اما معیار ارزش انسان­ ها در چیست.

هر کدام از جامعه شناس­ ها صحبت­ هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه دادند.

بعد گفتند: وقتی نوبت به بنده رسید گفتم : اگر می ­خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می­ ورزد.

کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است.

کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است.

اما کسی که عشقش خدای متعال است ارزشش به اندازه­ ی خداست.

علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناس­ ها صحبت­ های مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.

وقتی تشویق آن­ها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی (علیه ­السلام) است. آن حضرت در نهج البلاغه می­ فرمایند:«قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازه­ ی چیزی است که دوست می­ دارد».

وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانه­ ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه­ السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند . . .

حضرت علامه در ادامه می­ فرمودند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق ۵۰ میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی!!! پنجاه میلیونی!!!» . چقدر بدش می ­آید؟ در واقع می­ فهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد چقدر پست و بی­ ارزش است!  

اینجاست که ارزش «ثار الله» معلوم می­ شود. ثار الله اضافه­ ی تشریفی است . خونی که در واقع آن قدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزش گذاری است و ارزش آن به اندازه­ ی خدای متعال است

 



پنج شنبه 15 بهمن 1394 | 13:35 | محمد . ش |